آمار مطالب

کل مطالب : 17
کل نظرات : 7

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 4
باردید دیروز : 1
بازدید هفته : 65
بازدید ماه : 247
بازدید سال : 1722
بازدید کلی : 29671

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مشاهیرایران و آدرس mashahiriran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

باتشکر مدیریت وبلاگ

 







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
پارس تولز ابزار وب
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمدرضا
تاریخ : پنج شنبه 24 اسفند 1396
نظرات

ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺗﺎ ﮐنون

پادشاهی ماد: 1- دیااکو 2- فرورتیش 3- هووخشتر 4- ﺍﮊﯼ ﺩﻫﺎﮎ

پادشاهی هخامنشیان: 1- کوروش بزرگ هخامنشی 2-کمبوجیه 3- گئومات 4-داریوش 5-خشایارشاه 6- ﺍﺭدشـﯿﺮ ﺍﻭﻝ

7- خشایارشاه دوم 8- ﺳﻐﺪﯾﺎﻧﺲ 9- ﺩﺍﺭﯾﻮﺵ ﺩﻭﻡ 10-اردشیر دوم 11-اردشیر سوم 12- ﺁﺭﺍﺳﮏ 13-داریوش سوم

سلوکیان: 1- ﺳﻠﻮﮐﻮﺱ اول 2- ﺁﻧﺘﯿﻮﺧﻮﺱ ﺍﻭﻝ 3- آنتیوخوس دوم

پادشاهی اشکانیان: 1- ارشک بزرگ 2- تیرداد 3- ﺍﺭﺩﻭﺍﻥ ﺍﻭﻝ 4- ﻓﺮﯾﺎﭘﺎﺕ 5-فرهاد اول 6- مهرداد اول 7-فرهاد دوم

8- اردوان دوم 9- مهرداد دوم 10- ﺳﻨﺪﺭﻭﮎ 11- فرهاد سوم 12- مهرداد سوم 13-ارد اول ۱۴- ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ۱۵- ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭘﻨﺠﻢ ۱۶- ﺍﺭﺩ ﺩﻭﻡ ۱۷- ﻭﺍﺗﺎﻥ ﺍﻭﻝ ۱۸- ﺍﺭﺩﻭﺍﻥ ﺳﻮﻡ ۱۹- ﺑﻼﺵ ﺍﻭﻝ ۲۰- ﺍﺭﺩﻭﺍﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ۲۱- ﺧﺴﺮﻭ ۲۲- ﺑﻼﺵ ﺩﻭﻡ ۲۳- ﺑﻼﺵ ﺳﻮﻡ -ﭼﻬﺎﺭﻡ ۲۴- ﺑﻼﺵ ﭘﻨﺠﻢ ۲۵- ﺍﺭﺩﻭﺍﻥ ﭘﻨﺠﻢ

ﺳﺎﺳﺎﻧﯿﺎﻥ: ۱- ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ ﺑﺎﺑـﮑﺎﻥ ۲- ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺍﻭﻝ ۳- ﻫﺮﻣﺰ ﺍﻭﻝ ۴- ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺍﻭﻝ ۵- ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺩﻭﻡ ۶- ﺑﻬﺮﺍﻡ ﺳﻮﻡ ۷- ﻧﺮﺳﯽ ۸- ﻫﺮﻣﺰ ﺩﻭﻡ

۹- ﺁﺫﺭﻧﺮﺳﯽ ۱۰- ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺩﻭﻡ ۱۱- ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ ﺩﻭﻡ ۱۲- ﺷﺎﭘﻮﺭ ﺳﻮﻡ ۱۳- ﺑﻬﺮﺍﻡ ﭼﻬﺎﺭﻡ ۱۴- ﯾﺰﺩﮔﺮﺩ ﺍﻭل۱۵- ﻫﺮﻣﺰ ﺳﻮﻡ۱۶- ﻓﯿﺮﻭﺯ ﺍﻭﻝ۱۷- ﺑﻼﺵ۱۸- ﻗﺒﺎﺩ ﺍﻭﻝ ‏(ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ‏(۱۹- ﺟﺎﻣﺎﺳﺐ۲۰- ﻗﺒﺎﺩ ﺍﻭﻝ ‏(ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ‏)۲۱- ﺧﺴﺮﻭ ﺍﻧﻮﺷﯿـﺮﻭﺍﻥ۲۲- ﻫﺮﻣﺰ ﭼﻬﺎﺭﻡ۲۳- ﺧﺴﺮﻭ ﭘﺮﻭﯾﺰ۲۴- ﻗﺒﺎﺩ ﺩﻭﻡ۲۵- ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ ﺳﻮﻡ۲۶- ﺧﺴﺮﻭ ﺳﻮﻡ۲۷- ﺟﻮﺍﻧﺸﯿﺮ۲۸- ﺑﺎﻧﻮ ﭘﻮﺭﺍﻧﺪﺧﺖ۲۹- ﮔﺸﺘﺎﺳﺐ ﺑﻨﺪﻩ۳۰- ﺑﺎﻧﻮ ﺁﺯﺭﻣﯿﺪﺧﺖ۳۱- ﻫﺮﻣﺰ ﭘﻨﺠﻢ۳۲- ﺧﺴﺮﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ۳۳- ﻓﯿﺮﻭﺯ ﺩﻭﻡ۳۴- ﺧﺴﺮﻭﭘﻨﺠﻢ ﻓﺮﺧﺰﺍﺩ۳۵- ﯾﺰﺩﮔـﺮﺩ ﺳﻮﻡ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻃﺎﻫﺮﯾـﺎﻥ:۱- ﻃﺎﻫﺮ ﺫﻭﺍﻟﯿﻤﯿﻨﯿﻦ۲- ﻃﻠﺤﻪ ﺑﻦ ﻃﺎﻫﺮ۳- ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻃﺎﻫﺮ۴- ﻃﺎﻫﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺻﻔـﺎﺭﯾـﺎﻥ:۱- ﯾﻌﻘـﻮﺏ ﻟﯿﺚ ﺻﻔﺎﺭﯼ۲- ﻋﻤﺮﻭ ﻟﯿﺚ ﺻﻔﺎﺭﯼ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺳﺎﻣﺎﻧﯿـﺎﻥ:۱- ﺍﻣﯿﺮﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ۲- ﺍﺑﻮﻧﺼـﺮ ﺍﺣﻤﺪ ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ۳- ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﻧﺼﺮ ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺯﯾﺎﺭﯾﺎﻥ:۱- ﻣﺮﺩﺁﻭﯾﭻ ﺯﯾﺎﺭﯼ۲- ﻭﺷـﻤﮕﯿﺮ ﺯﯾﺎﺭﯼ۳- ﺑﻬﺴـﺘﻮﻥ ﺯﯾﺎﺭﯼ۴- ﮐﺎﻭﻭﺱ ﺯﯾﺎﺭﯼ

ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻏﺰﻧﻮﯾـﺎﻥ:۱- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﻏﺰﻧﻮﯼ۲- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﻏﺰﻧﻮﯼ۳- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﻏﺰﻧﻮﯼ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺳﻠﺠﻮﻗﯿـﺎﻥ:۱- ﺭﮐﻦ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻃﻐﺮﻝ۲- ﻋﻀﺪﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻟﺐ ﺍﺭﺳـﻼﻥ۳- ﻣﻌﺰﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻠﮑﺸـﺎﻩ۴- ﺍﺑﻮﺍﻟﻤﻈﻔﺮ ﺑﺮﮐﯿـﺎﺭﻕ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻫﯿﺎﻥ:۱- ﻗﻄﺐ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻩ۲- ﻋﻼﺀﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺑﻮﺍﻟﻤﻈﻔﺮ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻩ۳- ﺗﺎﺝ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﺘﺢ ﺍﯾﻞ ﺍﺭﺳﻼﻥ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻩ۴- ﺟﻼﻝ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻩ۵- ﻋﻼﺀﺍﻟﺪﯾﻦ ﺗﮑﺶ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻩ۶- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺟﻼﻝ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﺸﺎﻩ

۷- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺟﻼﻝ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻨﮑﺒﺮﻧﯽ

ﺍﯾـﻠﺨﺎﻧﺎﻥ ﻣﻐﻮﻝ:۱- ﻫﻼﮐﻮ۲- ﺁﺑﺎﻗﺎﺧﺎﻥ۳- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺍﺣﻤﺪ ﺗﮕﻮﺩﺍﺭ۴- ﺍﺭﻏـﻮﻥ ﺧﺎﻥ۵- ﮔﯿﺨﺎﺗـﻮﻥ۶- ﺑﺎﯾﺪﻭﺧﺎﻥ۷- ﻏﺎﺯﺍﻥ ﺧﺎﻥ۸- ﺍﻭﻟﺠﺎﯾـﺘﻮ ﺧﺪﺍﺑﻨﺪﻩ

۹- ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﺑﻬﺎﺩﺭﺧﺎﻥ۱۰- ﺍﺭﭘﺎﮔﺎﻭﻭ۱۱- ﻣﻮﺳﯽ ﺧﺎﻥ۱۲- ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﻥ۱۳- ﺳﺎﺗﯽ ﺑﯿﮏ۱۴- ﺟﻬﺎﻥ ﺗﯿﻤﻮﺭ۱۵- ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺧﺎﻥ۱۶- ﻃﻐﺎﺗﯿﻤﻮﺭ ﺧﺎﻥ۱۷- ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﻋﺎﺩﻝ

ﺳﺮﺑﺪﺍﺭﺍﻥ:۱- ﺧﻮﺍﺟﻪ ﯾﺤﯿﯽ ﮐﺮﺍﺑﯽ۲- ﺷﺎﻩ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻇﻬﯿﺮ ﮐﺮﺍﺑﯽ۳- ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺣﯿﺪﺭ ﻗﺼﺎﺏ۴- ﻣﯿﺮﺯﺍ ﻟﻄﻒ ﺍﻟﻠﻪ۵- ﺷﺎﻩ ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺣﺴﻦ ﺩﺍﻣﻐﺎﻧﯽ۶- ﺷﺎﻩ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻧﺠﻢ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻋﻠﯿﻤﺆﯾﺪ

تیموریان:۱- ﺗﯿـﻤﻮﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻮﺭﮐﺎﻧﯽ۲- ﺷﺎﻫﺮﺥ ﻣﯿﺮﺯﺍ۳- ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺍﻟﻎ ﺑﯿﮏ۴- ﺷﺎﻩ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻄﯿﻒ۵- ﻣﯿﺮﺯﺍ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ۶- ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺑﺎﺑﺮ

۷- ﺍﺑﻮﺳﻌﯿـﺪ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺁﻕ ﻗﻮﯾﻮﻧﻠـﻮ:۱- ﺷﺎﻩ ﺣﺴﻦ ﺑﯿﮏ۲- ﺷﺎﻩ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺧﻠﯿﻞ۳- ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺑﯿﮏ۴- ﺑﺎﯾﺴﻨﻘـﺮ۵- ﺷﺎﻩ ﺭﺳـﺘﻢ۶- ﺷﺎﻩ ﺍﺣﻤﺪ۷- ﺍﻟﻮﻧﺪ ﺑﯿﮏ

ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺻﻔـﻮﯾﻪ:۱- ﺷﺎﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺻﻔـﻮﯼ۲- ﺷﺎﻩ ﺗﻬﻤﺎﺳﺐ ﺍﻭﻝ۳- ﺷﺎﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺩﻭﻡ۴- ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﺧﺪﺍﺑﻨﺪﻩ۵- ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺍﻭﻝ

۶- ﺷﺎﻩ ﺻﻔـﯽ۷- ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺩﻭﻡ۸- ﺷﺎﻩ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺻﻔﻮﯼ۹- ﺷﺎﻩ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺣﺴﯿﻦ ﺻﻔﻮﯼ۱۰- ﺷﺎﻩ ﺗﻬﻤﺎﺳﺐ ﺩﻭﻡ۱۱- ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺳﻮﻡ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺍﻓﺸﺎﺭ :۱- ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ ﺍﻓﺸﺎﺭ۲- ﻋﺎﺩﻟﺸـﺎﻩ ﺍﻓﺸﺎﺭ۳- ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺷﺎﻩ ﺍﻓﺸﺎﺭ۴- ﺷﺎﻫﺮﺥ ﺷﺎﻩ ﺍﻓﺸﺎﺭ

ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺯﻧﺪﯾﻪ :۱- ﮐﺮﯾـﻢ ﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ۲- ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﺘﺢ ﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ۳- ﻋﻠﯿﻤﺮﺍﺩﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ ‏(ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ‏(۴- ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯿﺨﺎﻥ ﺯﻧﺪ۵- ﺻﺎﺩﻗﺨﺎﻥ ﺯﻧﺪ

۶- ﻋﻠﯿﻤﺮﺍﺩﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ ‏(ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ‏(۷- ﺷﺎﻩ ﺟﻌﻔﺮﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ۸- ﺷﺎﻩ ﻟﻄﻔﻌﻠـﯽ ﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻗـﺎﺟﺎﺭ:۱- ﺁﻏﺎ ﻣﺤﻤﺪﺧﺎﻥ ﻗﺎﺟﺎﺭ۲- ﻓﺘﺤﻌﻠﯽ ﺷﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ۳- ﻣﺤﻤﺪﺷﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ۴- ﻧﺎﺻﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺷﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ۵- ﻣﻈﻔﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺷﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ

۶- ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯽ ﺷﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ۷- ﺍﺣﻤﺪﺷﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﭘﻬـﻠﻮﯼ:۱- ﺭﺿـﺎ ﺧﺎﻥ ﭘﻬﻠـﻮﯼ۲- ﻣﺤﻤـﺪﺭﺿﺎ ﭘﻬـﻠﻮﯼ

جمهوری اسلامی:۱- روح الله موسوی خمینی۲- سیدعلی حسینی خامنه ای

تعداد بازدید از این مطلب: 550
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : یک شنبه 5 آذر 1396
نظرات

تاریخ ایران

دوران باستان

نیا-ایلامی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پیش از میلاد    عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پیش از میلاد     منائیان ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد  

شاهنشاهی

ماد۶۷۸–۵۵۰ پیش از میلاد  سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پیش از میلاد  هخامنشیان ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد سلوکیان ۳۱۲–۶۳ پ.ش

اشکانیان ۲۴۷ پیش از میلاد–۲۲۴ پس از میلاد   ساسانیان ۲۲۴–۶۵۱

سده‌های میانه

خلافت راشدین ۶۵۱–۶۶۱   امویان ۶۶۱–۷۵۰   خلافت عباسیان ۷۵۰–۱۲۵۸  طاهریان ۸۲۱–۸۷۳  صفاریان۸۶۷–۱۰۰۲

سامانیان۸۷۵–۹۹۹   زیاریان۹۲۸–۱۰۴۳   آل بویه۹۳۴–۱۰۵۵   غزنویان ۹۶۳–۱۱۸۶   سلجوقیان ۱۰۳۷–۱۱۹۴  

خوارزمشاهیان ۱۰۷۷–۱۲۳۱   ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵   چوپانیان۱۳۳۵–۱۳۵۷ مظفریان۱۳۳۵–۱۳۹۳

جلایریان۱۳۳۶_۱۴۳۲   سربداران۱۳۳۷–۱۳۷۶ تیموریان ۱۳۷۰–۱۴۰۵  قراقویونلو۱۴۰۶–۱۴۶۸ آق‌قویونلو۱۴۶۸–۱۵۰۸

مرعشیان۱۳۵۹–۱۵۸۲ 

معاصر اولیه

صفویان۱۵۰۱–۱۷۲۱  هوتکیان۱۷۰۹–۱۷۳۸  افشاریان ۱۷۳۸–۱۷۵۰ زندیان۱۷۵۰–۱۷۹۴ قاجاریان ۱۷۹۶–۱۹۲۵

معاصر

حکومت پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹ حکومت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰   حکومت جمهوری اسلامی ۱۹۸۰–امروز

تعداد بازدید از این مطلب: 500
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : یک شنبه 28 آبان 1396
نظرات

دراین مقاله درمورد شخصیت رهبر ایران(سید علی خامنه ای)،زادروز و خانواده بحث می شود

تعداد بازدید از این مطلب: 573
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : جمعه 31 تير 1396
نظرات

نام و نام خانوادگی : بهنام محمدی

متولد : 12 بهمن 1345

شهادت : 28 مهر 1359

تعداد بازدید از این مطلب: 555
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : سه شنبه 26 بهمن 1395
نظرات

سیّد روح‌الله مصطفوی (زادهٔ ۱ مهر ۱۲۸۱ - درگذشتهٔ ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) مشهور به سید روح‌الله موسوی خمینی، آیت‌الله خمینی و در میان طرفدارانش به «امام خمینی»، اولین رهبر و اولین ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران بود. او از مراجع تقلید شیعه بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری کرد و در پی به نتیجه رسیدن آن، پس از اعلام نتیجه انتخابات تعیین نظام انقلاب، نظام جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذارد و تا پایان عمرش رهبر ایران ماند. از او بیش از چهل کتاب در زمینه‌های اخلاق، فقه، عرفان، فلسفه، حدیث، شعر و تفسیر به جای مانده که بیشترِ آن‌ها را پیش از انقلاب ایران نگاشته‌است. در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، یک بار به‌دلیل سخنرانی خطاب به شاه در عاشورای سال ۱۳۴۲، ۱۰ ماه زندانی شد و بار دیگر به‌دلیل سخنرانی علیه قانون کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳، ۱۵ سال تبعید گردید. او دوران تبعیدش را نزدیک به یک سال در ترکیه، سپس عراق، و در پایان، برای چند ماه در فرانسه گذراند. وی در دوران تبعید، پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود و با ارسال پیام و اعلامیه از دور، اسلام‌گرایان و مخالفان نظام شاهنشاهی را رهبری می‌کرد و در این دوران به تدوین نظریهٔ ولایت فقیه پرداخت.

او ۱۶ روز پس از این‌که محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرد، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ روانهٔ ایران شد و در ۲۲ بهمنِ همان سال، انقلاب به رهبری او به پیروزی رسید. متداول‌ترین لقب او آیت‌الله خمینی است، اما ستایشگرانش، از او با عبارت امام خمینی یاد می‌کنند.وی به‌عنوان امضا از «روح‌اللَّه الموسوی الخمینی» استفاده می‌کرد.

پیش از ورود وی به کشور طرح ترور توسط شاپور بختیار به اسراییل پیشنهاد شد اما موساد این پیشنهاد را نپذیرفت.

دههٔ حکمرانی خمینی همراه با کودتا و ترورهای گسترده و همچنین جدا کردن بخش‌های مختلف کشور توسط سازمانهای شبه نظامی مورد حمایت کشورهای خارجی بود و نهایتاً حمله عراق به ایران، افزایش مداوم قدرت طرفدارانش از جمله با پیروزی حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس اول و ریاست جمهوری دوم، حذف گروه‌های مخالف (معمولاً خشونت‌آمیز و به‌رغم مقاوت آنها)، افزایش اِعمال کنترل‌های ایدئولوژیکی و رفتاری بر مردم بود. بگفته سیدعلی خامنه‌ای امام خمینی مخالفان نظام را اعدام می‌کرد. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، پوشش حجاب اسلامی را برای بانوان اجباری کرد؛ صدها نفر از مقامات حکومت شاهنشاهی ایران را اعدام نمود. همچنین، به فرمان او و با هدف تصفیهٔ دانشگاه‌ها از «استادان و دانشجویان ضدانقلاب»، که به «انقلاب فرهنگی» مشهور شد، بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند و بسیاری از متحدان پیشینِ خود را سرکوب یا اعدام کرد. خمینی با وجود مخالفت زیاد ملتش، ایران را درگیر جنگی هشت‌ساله با عراق نمود.در تابستان سال ۱۳۶۷ بیش از ۳٬۰۰۰ نفر از زندانیان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام شدند.

در طول زمامداری او، انتظار همگانی برای آزادی و برابری اجتماعیِ بیشتر نسبت به زمان شاه برآورده نشد و تعدادی برنامه‌های موفق اجتماعی به اجرا درآمد.به فرمان او کمیتهٔ امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهضت سوادآموزی، سازمان بسیج مستضعفین، و شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد.

درهنگام مرگ در خرداد ۱۳۶۸، خمینی دولتی نسبتاً قوی، اما با مشکلات عظیم در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی به ارمغان گذاشت.

تشییع جنازه وی با بیش از ده میلیون نفر تشییع کننده که حدود یک ششم کل جمعیت ایران بود در کتاب رکوردهای گینس بعنوان بزرگترین و شلوغ‌ترین تشییع جنازه ثبت شده است.

عده‌ای آیت‌الله خمینی را یک روحانی سنتی می‌دانند، ولی او درواقع ازلحاظ نظریهٔ سیاسی و استراتژیِ پوپولیستیِ مذهب‌گرای خود، نوآور مهمی در ایران بود.

تعداد بازدید از این مطلب: 575
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : دو شنبه 25 بهمن 1395
نظرات

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1627
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : جمعه 8 بهمن 1395
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 809
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 6 بهمن 1395
نظرات

دهه فجر

دههٔ فجر انقلاب اسلامی به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته می‌شود که طی آن سید روح‌الله خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد و در نهایت با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

تعداد بازدید از این مطلب: 894
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 6 بهمن 1395
نظرات

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1038
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 6 بهمن 1395
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 874
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : دو شنبه 27 دی 1395
نظرات

 

میرزا محمد تقی‌خان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ اراک، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار بود. امیرکبیر همسر عزت‌الدوله، خواهر ناصرالدین‌شاه قاجار بود و به سبب ازدواج دخترش تاج‌الملوک با مظفرالدین‌شاه قاجار، پنجمین پادشاه از دودمان قاجار، پدربزرگ ششمین ایشان، محمدعلی‌شاه نیز به شمار می‌رود.

اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی بنیان‌گذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری‌های نو به فرمان او در تهران پایه‌گذاری شد. هم‌چنین انتشار روزنامهٔ وقایع اتفاقیه از جمله کارهای وی به‌شمار می‌آید. سردار عزیز خان موکری داماد امیر کبیر و رهبر قشون ناصرالدین شاه بود. امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدین‌شاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده‌است.

زندگی نــــامه

کـــودکی

میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد.[۴] پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. مادر امیر نیز فاطمه نام داشت و عمری طولانی داشت و مرگ هر دو فرزندش محمد تقی و محمد حسن را دید. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشی‌گری قائم مقام را به دست‌آورد.

تعداد بازدید از این مطلب: 926
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 22 دی 1395
نظرات

زندگی نامه

موسی' محسنی در نوزدهم اسفند سال 1333 از پدری به نام ((ابراهیم)) و مادری به نام (( سیده سادات هاشمی)) در یک خانواده ای مذهبی در قائم شهر چشم به هستی گشود. او ششمین فرزند خانواده بود. ابراهیم، پدر موسی' با توجه به سوادی که داشت، در پرورش فرزندش تمام سعی وتلاشش را کردوقبل از رفتن به مدرسه، از طریق کلاس های قرآنی، قرائت قرآن را به او آموخت.
وی دوره ی ابتدایی را در روستای کفشگر کلای قائم شهر با موفقیت به پایان رساند وبرای ادامه ی تحصیلات به مدرسه ی راهنمایی (( شهناز سابق )) رفت واین دوره را با سربلندی سپری کرد. دبیرستان را در مدرسه ی امیرکبیر ادامه داد. موسی' در تمام طول تحصیل شاگردی درس خوان وموفق بود و شاگرد اوّلی کلاس را ازآن خود می کرد.

تعداد بازدید از این مطلب: 938
برچسب‌ها: موسی محسنی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : دو شنبه 24 خرداد 1397
نظرات

محمدرضا شاه پهلوی چه کسی بود؟؟؟؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

اصالت شهرستان آلاشت مازندران

متولد1298

دکترای حقوق فرانسه

تعداد بازدید از این مطلب: 434
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : یک شنبه 19 دی 1396
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 920
برچسب‌ها: قلمرو های ایران ,
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : یک شنبه 19 دی 1395
نظرات

امروز با پروفسور مجید سمیعی

 

 

 

 

پروفسور مجید سمیعی در یک خانواده معروف گیلانی به سال 1316هـ.ش در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان رسانید و سپس عازم آلمان گردید.

 

رشته های بیولوژیکی و پزشکی را در دانشگاه ماینتس به پایان رسانید و سپس دوره ی تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر پروفسور کورت شورمن شروع کرد و در سال 1349 در 33 سالگی به اخذ درجه تخصص در این رشته نایل آمد.

 

وی کار علمی را با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال 1351 به اخذ درجه ی پروفسوری جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه ماینتس نایل گردید.

 

ضمن کارهای پزشکی و تدریس، لحظه ای از تحقیق و تتبع غافل نبود و در زمینه ی تورم مغز و ترمیم و بازسازی جراحی اعصاب محیطی مطالعات ارزنده ای انجام داد. در سال 1350 اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال 1356 نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس نمود.

 

تجربیات پیوند اعصاب محیطی و بازسازی اعصاب مغز توجه پروفسور سمیعی را به مشکلات جراحی در قاعده ی جمجمه جلب کرد و در این زمینه اولین گامهای پیشرفت را برداشت که مورد توجه جهان پزشکی قرار گرفت.

 

در سال 1356، ریاست بیمارستان جراحی مغز و اعصاب را در شهر هانور به عهده گرفت در همین سال، کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه لیدن هلند به ویاعطا شد و در سال 1366 دانشگاه ماینتس تصدی کرسی جراحیمغز و اعصاب را به ویپیشنهاد کرد.

 

در سال 1367 با قبول تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه هانور به کار پرداخت. از سال 1367 تا 1371 ریاست انجمن بین المللی قاعده ی جمجمه را به عهده داشت و در سال 1371 به ریاست فدراسیون جهانی انجمنهای قاعده ی جمجمه انتخاب شد.

 

بخشیاز تجربیات علمی او در 13 کتاب و بیش از 200 مقاله ی علمی منعکس شده است. برای تجلیل از مقام علمی و تجربیات ارزنده ویو همچنین گامهای بلندی که در پیشرفت جراحی مغز و اعصاب برداشته است، رییس جمهوری آلمان غربی در سال1367 نشان خدمت درجه  1 دولت آلمان را به او اهدا کرد.

 

در همین سال جایزه علمی استان نیدرزاکس آلمان، به پاس فعالیتهای پرارزش وی در راه پیشرفت جراحی مغز و اعصاب به نامبرده اهدا شد. پروفسور سمیعی، طی25 سال اخیر، در بیش از 200 کنگره ی علمی شرکت و تجربیات پزشکی خود را ضمن سخنرانی های متعدد ارایه نموده است.

 

ویاز سویم جامع علمی پزشکی جهان تقدیرنامه ها و جوایز گوناگونی دریافت کرده و در حال حاضر در جهان پزشکی به عنوان جراح پیشتاز در رشته مغز و اعصاب شناخته شده است.

تعداد بازدید از این مطلب: 940
برچسب‌ها: مجیدسمیعی ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : شنبه 18 دی 1395
نظرات

 

طاهره دباغ

طاهره دباغ با نام اصلی مرضیه حدیدچی (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۳۱۸ در همدان ـ درگذشتهٔ ۲۷ آبان ۱۳۹۵ تهران) زندانی سیاسی، فعال مبارزهٔ مسلحانه در زمان حکومت پهلوی و قبل از انقلاب ایران (۱۳۵۷) و از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و بنیان‌گذاران سپاه پاسداران بود.

زندگی نامه

قبل ازانقلاب

وی از شاگردان آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی بود و با جامعه روحانیت مبارز همکاری داشت. در سال ۱۳۵۳ و پس از دو بار بازداشت توسط ساواک با کمک محمد منتظری و با پاسپورت جعلی از کشور خارج شد. وی و دخترش، رضوانه میرزا دباغ، در خاطراتشان از زندان به شکنجه‌های شدید توسط ساواک اشاره کرده‌اند. دباغ ابتدا به لندن رفت و به‌مدت شش ماه در یک هتل، به عنوان نظافتچی در قبال مقداری غذا و جایی برای خواب مشغول به‌کار شد. او در فرانسه و انگلیس در اعتصاب غذاهایی برای آزادی زندانیان سیاسی ایرانی شرکت کرد. در عربستان سعودی به توزیع اعلامیه‌های خمینی در میان زائران می‌پرداخت اما بیشتر فعالیت‌های او در خارج از کشور مربوط به آموزش مبارزات چریکی در در سوریه و لبنان زیر نظر محمد منتظری و با حمایت موسی صدر می‌شد. او در برپایی یک اردوگاه نظامی در سوریه برای آموزش چریک‌های ضد شاه ایرانی مشارکت داشت و توانست نسل جوانی از ایرانیان مبارز را با تاکتیک‌های شبه‌نظامی آشنا کند. در خارج وی را با نام‌های خواهر دباغ، خواهر زینت احمدی نیلی و خواهر طاهره می‌شناختند.

در هنگام اقامت آیت‌الله خمینی در پاریس وی محافظ شخصی او شد و همچنین وظایف اندرونی بیت را نیز برعهده داشت.

پس ازانقلاب

پس از پیروزی انقلاب مناصبی چون فرماندهی سپاه همدان، و رئیس زندان‌های زنان تهران را بر عهده داشت. آیت‌الله خمینی وی را با نام خواهر طاهره خطاب می‌کرد. وی اولین فرمانده سپاه غرب کشور در بعد از انقلاب بود.او در نابودی سازمان‌های رقیب جمهوری اسلامی از کومله و حزب دموکرات کردستان گرفته تا شبکه‌های مخفی فدائیان و مجاهدین نقش فعالی را ایفا کرد. دباغ به همراه جوادی آملی و محمد جواد لاریجانی یکی از سه نماینده‌ای بود که در سال ۶۷ پیام روح‌الله خمینی را به گورباچف رساند.وی در خصوص این سفر چنین نقل می‌کند:

    وقتی به شوروی رسیدیم، تعدادی به استقبال آمدند. مسئول تشریفات خود آقای گورباچف به استقبال ما آمده بود. احساس کردم این بنده خدا وقتی چشمش به چادر من و عبای آیت‌الله جوادی آملی افتاد، قدری هول شده بود و نمی‌دانست که چه خبر است؟ در دنیا مرسوم است وقتی هیأتی وارد کشوری می‌شود، گلی که برای استقبال آورده می‌شود، به رئیس هیئت می‌دهند؛ این مسئول تشریفات دسته گل را به من داد و من احساس می‌کردم که تنش می‌لرزید و نمی‌فهمید چه کار می‌کند بنابراین دسته گل را محضر آیت‌الله جوادی آملی دادم.

وی سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی، مسئول بسیج خواهران کل کشور و استاد مدرسه شهید عالی مطهری بوده‌است و در اواخر عمر از اعضای شورای مرکزی جمعیت زنان انقلاب اسلامی و مدرس واحد معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت و قائم مقام دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی بود.

دباغ در سال ۱۳۸۲ از رئیس‌جمهور ایران (محمد خاتمی) نشان ایثار درجه سه دریافت کرد.

 

مسافرکشی

دباغ از مسافرکشی خود در سال‌های گذشته برای حل مشکلات اقتصادی چند خانواده گفته‌است. او در دیدار معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری، با اعلام این مسئله اضافه کرد:

    «در دوره دوم نمایندگی مجلس برای حل مشکلات اقتصادی چند خانواده، هر ماه مبلغی به آنها کمک می‌کردم. وقتی دوره نمایندگی ام به پایان رسید، دیگر پولی نداشتم به آنها کمک کنم. شب‌ها وقتی که بچه‌ها و همسرم می‌خوابیدند، با ماشین به فرودگاه یا میدان آزادی می‌رفتم و مسافرکشی می‌کردم. البته فقط افرادی که با خانواده بودند را سوار ماشین می‌کردم.»

مرگ

مرضیه حدیدچی دباغ صبح روز ۲۷ آبان ۱۳۹۵ پس از گذراندن دوره‌ای بیماری در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران درگذشت.

پیکر وی، صبح جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ پس از تشییع در صحن آرامگاه خمینی دفن شد.

کتاب خاطرات

خاطرات مرضیه حدیدچی را محسن کاظمی گردآوری کرده و انتشارات سوره مهر در اسفند ۱۳۹۰ آن را در ۳۴۲ صفحه به چاپ رسانده است.

تعداد بازدید از این مطلب: 870
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 15 دی 1395
نظرات

پیش ازتاریخ

اولین رفتارهای فرهنگی انسان در ایران با ساخت ابزارهای سنگی گوناگون در دوران پارینه سنگی آغاز شد، دوران پارینه سنگی شامل سه دوره کهن، میانی و نوین می‌شود، آثار بدست آمده از این دوران در ایران بیش‌تر از دورهٔ پارینه سنگی نوین است که از کاوشگاه‌هایی چون کشف رود خراسان، لدیز سیستان، هومیان کوهدشت و دره هلیلان در ایلام، غار شکارچیان و غار دو اشکف در کرمانشاه و... بدست آمده‌اند. در این دوران آدمی افزون بر گردآوری خوراک و شکار بخشی از خوراک خود را ذخیره می‌کند، با گذر از دوران پارینه سنگی و فرا پارینه سنگی از حدود دوازده هزار سال پیش ساکنان خاور نزدیک از جمله ایران دوره فرهنگی و تمدنی نوسنگی، را آغاز می‌کنند. دوران نوسنگی با اهلی کردن گیاهان و حیوانات و شکل گیری نهایی روستاها همراه بود و تا هزاره پنجم قبل از میلاد ادامه یافت. در دوران نوسنگی بشر با ساخت سفال، ایجاد فضاهای معماری و ارتقاء سطح صنعت خود، گامی دیگر در ترقی خود برداشت. یادگارهای دوره نوسنگی در ایران از محوطه‌هایی چون تپه سیلک در کاشان، رود اترک در قوچان،چشمه علی تهران، تپه حصار دامغان، تپه گیان نهاوند، تپه باکون فارس، شهرستان سراب، گودین تپه در کنگاور و گوران و گنج دره در کرمانشاه و شوش در خوزستان و... بدست آمده‌است. با گذر از دوران نوسنگی ایران همچون سرزمینهای اطراف خود در آسیای غربی وارد دورانی شد که تولید انبوه فلز، گذر از روستانشینی به شهرنشینی، استفاده از خط و نگارش و به کار بردن نشانه‌ها، گسترش بازرگانی، معماری، بهره‌مندی از تاریخ، ادبیات و هنر از ویژگی‌های آن دوران است.

بدست آمدن شهرک ویژهٔ ذوب و دستاورد فلز در اریسمان، ساخت سفالینه‌های برنگاریده و منقوش و چیزهای دینی و... گویای نقش ایران در گردونه رشد و گسترش دانشوارانه، صنعتی و معنوی بشر است. روندی که در آینده با آغاز دوران آهن و ورود گروه‌های آریایی به پشته و فلات ایران ادامه پیدا کرد. در دوران آهن اوجی دیگر از نیرو و نوآوری و سازماندهی شهرنشینی ایرانی نقش می‌بندد و یادگارهای باشکوهی همچون زیگورات چغازنبیل، (۱۲۵۰ قبل از میلاد) معبد باباجان و... شکل می‌گیرند.

در آغاز هزاره یکم دولت‌هایی همچون مادها، ایلامی‌ها(ایلام نوین) و... در جاهای گوناگون ایران تاسیس می‌شوند و به رودررویی با فرمانروایی دستدراز و متجاوز آشوری در میانرودان(بین النهرین) می‌پردازند و کم کم برای رودررویی بهتر در برابر فرمانروایی آشوری و دستدرازی‌های آنان به ایران بایکدیگر در قالب فرمانروایی ماد یکی می‌شوند.

ایلامیان

ظهور دولت ایلام (۶۴۰ –۳۲۰۰) قبل از میلاد به عنوان اولین قدرت متمرکز در عرصه فلات ایران (جنوب غربی سرزمین کنونی ایران) آغازی بود برای تأثیر فکر، هنر و تمدن مردم فلات ایران بر سایر تمدن‌های اطراف همچون تمدن بین النهرین و مصر، ارتباطی که همیشه با کش و قوس‌های فراوانی همراه بود و گاهی باعث تسلط تمدنی بر تمدن دیگر می‌شد. بطوریکه امروزه می‌توان آثار تبادل فرهنگی دولت ایلام و سایر اقوام ساکن در کوهستان‌های فلات ایران همچون کاسی‌ها، لولوبیان، و اورارتو و... را در میان نقوش برجسته سومری‌ها، اکدی‌ها، آشوری‌ها، بابلی‌ها و... در بین النهرین و یا در میان آثار مکشوفه از شهرهای کهن شوش، انشان، دورانتیاش، نینوا، بابل و... مشاهده کرد هرچند در این دوران تمدنهای قدرتمند دیگری همچون تمدن جیرفت و یا تمدن سرزمین‌های جنوب شرقی ایران در شهر سوخته وجود داشته‌اند و به طور حتم بسیار قدرتمند بوده‌اند اما به دلیل نبود شناخت کافی از ارتباط آنها با سایر تمدن‌های همجوار صحبت هنوز زود است.

ایلامیان یا عیلامی‌ها اقوامی بودند که از هزاره چهارم پ. م. تا هزاره نخست پ. م.، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمین‌های خوزستان، فارس، ایلام و بخش‌هایی از استان‌های بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل می‌شد.

آثار کشف شده تمدن ایلامیان، در شوش نمایانگر تمدن شهری قابل توجهی است. تمدن ایلامیان از راه دریایی و شهر سوخته در سیستان، با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط می‌شده‌است. ایلامیان نخستین مخترعان خط در ایران هستند.

به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم‌ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م. است. پادشاهی اَوان یکی از دودمان‌های ایلامی باستان در جنوب غربی ایران بود. پادشاهی آوان پس از شکوه و قدرت کوتیک - این شوشینک همچون امپراتوری اکد، ناگهان فرو پاشید؛ این فروپاشی و هرج و مرج در منطقه در پی تاخت و تاز گوتیان زاگرس نشین رخ داد. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است.

سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بوده. فرهنگ و تمدن عیلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر اثر گذار بوده‌است. عیلامیان نه سامی نژادند و نه آریایی آنان ساکنان اولیه دشت خوزستان هستند.

نابودی تمدن ایلامی

در سال ۶۴۰ ق.م. آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، عیلام را تصرف و مردم عیلام را کشتار و دولت عیلام را نابود کرد. تمدن دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومری‌ها، اَکَدی‌ها، بابلی‌ها و آشوری‌ها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار ناپدید گردید. کتیبه آشور بانیپال درباره فتح و نابودی ایلام چنین می‌گوید:

    تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمه‌های موسیقی بی‌بهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.

 

تندیس مسین خدای زرین دست، احتمالاً اینشوشیناک، خدای شهر شوش، با آرایش موی شاخدار و دامان چین‌چین که در اصل با روکشی از زر پوشیده شده بوده. اوایل هزاره دوم پیش از میلاد. کشف شده در شوش. محل نگهداری موزه لوور.

 یک زن ایلامی

مهاجرت آریائیان به ایران

آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران می‌زیستند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر می‌رسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاه‌ها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بوده‌است که در پایان دوران نوسنگی (۷۰۰۰ سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا ۴۰۰۰ پیش از میلاد ادامه داشته‌است.

نخستین آریایی‌هایی که به ایران آمدند شامل کاسی‌ها (کانتوها - کاشی‌ها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسی‌ها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک می‌شناسیم. لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند. در حدود ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارس‌ها در قسمت جنوبی و پارت‌ها در حدود خراسان امروزی.

شاخه‌های قومِ ایرانی در نیمه‌های هزارهٔ اول قبل از مسیح عبارت بوده‌اند از: باختریان در باختریه (تاجیکستان و شمالشرق افغانستانِ کنونی)، سکاهای هوم‌کار در سگائیه (شرقِ ازبکستانِ کنونی)، سُغدیان در سغدیه (جنوب ازبکستان کنونی)، خوارزمیان در خوارزمیه (شمال ازبکستان و شمالشرق ترکمنستانِ کنونی)، مرغزیان در مرغوه یا مرو (جنوبغرب ازبکستان و شرق ترکمستان کنونی)، داهه در مرکز ترکمستان کنونی، هَرَیویان در هَرَیوَه یا هرات (غرب افغانستان کنونی)، دِرَنگِیان در درنگیانه یا سیستان (غرب افغانستان کنونی و شرق ایران کنونی)، مکائیان در مکائیه یا مَک‌کُران (بلوچستانِ ایران و پاکستان کنونی)، هیرکانیان در هیرکانیا یا گرگان (جنوبغربِ ترکمنستان کنونی و شمال ایرانِ کنونی)، پَرتُوَه‌ئیان در پارتیه (شمالشرق ایران کنونی)، تپوریان در تپوریه یا تپورستان (گیلان و مازندران کنونی)، آریازَنتا در اسپدانه در مرکزِ ایرانِ کنونی، سکاهای تیزخود در الانیه یا اران (آذربایجان مستقل کنونی)، آترپاتیگان در آذربایجان ایرانِ کنونی، مادایَه در ماد (غرب ایرانِ کنونی)، کُردوخ در کردستانِ (چهارپاره‌شده‌ی) کنونی، پارسَی در پارس و کرمانِ کنونی، انشان در لرستان و شمال خوزستان کنونی. قبایلی که در تاریخ با نامهای مانناها، لولوبیان‌ها، گوتیان‌ها، و کاسی‌ها شناسانده شده‌اند و در مناطق غربی ایران ساکن بوده‌اند تیره‌هائی از شاخه‌های قوم ایرانی بوده‌اند که زمانی برای خودشان اتحادیه‌های قبایلی و امیرنشین داشته‌اند، و سپس در پادشاهی ماد ادغام شده‌اند.

(مادها در ایران نزدیک ۱۵۰ سال (۷۰۸- ۵۵۰ ق.م) هخامنشی‌ها کمی بیش از دویست سال (۵۵۰-۳۳۰ ق.م) اسکندر و سلوکی‌ها در حدود صد سال (۳۳۰ -۲۵۰ ق.م) اشکانیان قریب پانصد سال (۲۵۰ ق.م – ۲۲۶ م) و ساسانیان قریب چهار صد و سی سال (۲۲۶-۶۵۱ م) فرمانروایی داشتند.)

 

 

مادها

مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند. سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و بقیهٔ ناحیه زاگرس را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد هگمتانه است آنها توانستند در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت ایرانی را تأسیس کنند

پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، گروهی از بزرگان ماد گرد رهبری به نام دیاکو جمع شدند.

از پادشاهان بزرگ این دودمان هووخشتره بود که با دولت بابل متحد شد و سرانجام امپراتوری آشور را منقرض کرد و پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی‌تباران در ایران را بنیاد نهاد.

دولت ماد در ۵۵۰ پیش از میلاد به دست کوروش منقرض شد و سلطنت ایران به پارسی‌ها منتقل گشت. در زمان داریوش بزرگ، امپراتوری هخامنشی به منتهای بزرگی خود رسید: از هند تا دریای آدریاتیک و از دریای عمان تا کوه‌های قفقاز.

هخامنشیان

هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

در ۵۲۹ پ.م کوروش بزرگ پایه گذار دولت هخامنشی در جنگ‌های شمال شرقی ایران با سکاها، کشته شد. لشکرکشی کمبوجیه جانشین او به مصر آخرین رمق کشاورزان و مردم مغلوب را کشید و زمینه را برای شورشی همگانی فراهم کرد. داریوش بزرگ در کتیبه بیستون می‌گوید: «بعد از رفتن او (کمبوجیه) به مصر مردم از او برگشتند...»

شورش‌ها بزرگ شد و حتی پارس زادگاه شاهان هخامنشی را نیز در برگرفت. داریوش در کتیبه بیستون شمه‌ای از این قیام‌ها را در بند دوم چنین نقل می‌کند: «زمانی که من در بابل بودم این ایالات از من برگشتند: پارس، خوزستان، ماد، آشور، مصر، پارت خراسان (مرو، گوش) افغانستان (مکائیه).» داریوش از ۹ مهر ماه ۵۲۲ تا ۱۹ اسفند ۵۲۰ ق.م به سرکوبی این جنبش‌ها مشغول بود.

جنگ‌های ایران و یونان در زمان داریوش آغاز شد. دولت هخامنشی سر انجام در ۳۳۰ ق. م به دست اسکندر مقدونی منقرض گشت و ایران به دست سپاهیان او افتاد.

اسکندر سلسله هخامنشیان را نابود کرد، دارا را کشت ولی در حرکت خود به شرق همه جا به مقاومت‌های سخت برخورد، از جمله سغد و باکتریا یکی از سرداران جنگی او بنام سپتامان ۳۲۷- ۳۲۹ ق. م در راس جنبش همگانی مردم بیش از دو سال علیه مهاجم خارجی مبارزه دلاورانه کرد. در این ناحیه مکرر مردم علیه ساتراپهای اسکندر قیام کردند. گرچه سرانجام نیروهای مجهز و ورزیده اسکندر این جنبش‌ها را سرکوب کردند ولی از این تاریخ اسکندر ناچار روش خشونت آمیز خود را به نرمش و خوشخویی بدل کرد.

پادشاهی کوروش بزرگ

با برآمدن پسر کمبوجیه، کوروش بزرگ، که به حق بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی دانسته می‌شود، تحول شگرفی رخ داد. وی در مدت تقریباً بیست سال در طی لشکرکشی‌هایی ماد، لودیا و بابل، یعنی پادشاهی‌های پرآوازهٔ آن روز جهان و سرزمین‌های خاور پارس را فرمانبردار خویش ساخت و گسترهٔ جغرافیایی بزرگی تقریباً به اندازهٔ خاورمیانهٔ امروزین را، از ترکیه و سواحل مدیترانه تا مرزهای هند و از استپ‌های روسیه تا اقیانوس هند، زیر سیطرهٔ خود درآورد.

هرودوت و کتزیاس، افسانه‌های باورنکردنی دربارهٔ زادن و پرورش کورش بزرگ (۵۲۹–۵۹۹ پ. م) بازگو کرده‌اند. اما آنچه از دیدگاه تاریخی پذیرفتنی است، این است که کوروش پسر فرمانروای انشان، کمبوجیه اول و مادر او ماندانا، دختر ایشتوویگو پادشاه ماد می‌باشد.

در سال ۵۵۳ پ.م. کوروش بزرگ، همهٔ پارس‌ها را علیه ماد برانگیخت. در جنگ بین لشکریان کوروش و ماد، چندی از سپاهیان ماد به کوروش پیوستند و در نتیجه سپاه ماد شکست خورد.پس از شکست مادها، کورش در پاسارگاد شاهنشاهی پارس را پایه‌گذاری کرد، پادشاهی او از ۵۲۹–۵۵۹ پ.م. است.

کوروش بزرگ که پادشاهی ماد را به دست آورد و برخی از استان‌ها را به وسیله نیروی نظامی پیرو خود ساخت، همان سیاست کشورگشایی را که هووخشتره آغاز نموده بود، ادامه داد.

در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پ.م. کورش بزرگ پادشاه ایران، بابل را شکست داد و آن سرزمین را تصرف کرد و برای نخستین بار در تاریخ جهان فرمان داد که هر کس در باورهای دینی خود و انجام آیین دینی خویش آزاد است، و بدین‌سان کورش بزرگ قانون سازگاری بین دین‌ها و باورها را پایه‌گذاری کرد و منشور حقوق بشر را بنیان نهاد. کوروش به یهودیان دربند در بابل، امکان داد به سرزمین یهودیه بازگردند که شماری از آنان به ایران کوچ کردند.

سلوکیان

 

پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ (پیش از میلاد)) فتوحاتش میان سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیایی او که ایران هستهٔ آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند عاملی برای نابودی سلوکیان شوند.

از دویست و چهل و هشت سال (۳۱۲-۶۴ (پیش از میلاد)) مدت سلطنت آنان، ایران بیش از شصت و پنج سال (۳۱۲-۲۴۷ (پیش از میلاد)) به تمامی در تحت فرمان آنان باقی‌ماند.

یازده سال بعد از مرگ اسکندر که تمام آن مدت و حتی چند سالی بعد از آن هم جنگهای جانشینی او بین سردارانش در منازعات طولانی گذشت، استان بابل به وسیله یک سردار مقدونی او به نام سلوکوس که پدرش انتیوکوس(آنتیوخوس) هم از سرداران فیلیپوس (فیلیپ) پدر اسکندر محسوب می‌شد، افتاد (۳۱۲ق. م.). سلوکوس در زمان اسکندر پس از فتح شوش فرمانده سواره‌نظام سازمان‌یافته از بزرگان ایرانی شد و بی‌درنگ پس از رسیدن بدین جایگاه ایشان را به یگان‌های ۱۰هزار نفره بخش نمود. او سپس استان ایلام (خوزستان و بخشی از لرستان امروز) و سرزمین ماد (به استثنای آذربایجان) را هم بر قلمرو خویش افزود. بدین گونه، دولت پادشاهی مستقلی به وجود آورد که به نام خود او دولت سلوکی (سلوکیان) خوانده شد و آغاز سلطنت او بعدها برای این دولت، مبداء تاریخ گشت. (تاریخ سلوکی۳۳۰ -۱۵۰ ق. م.)

سلوکوس شهر سلوکیه را در نزدیکی بابل ساخت. پس از چیرگی بر شهرهای ایران به هندوستان رسید ولی در آنجا چندره گوپتا پادشاه هند جلو پیشروی او را گرفت. کار این دو به آشتی کشید و چندره گوپتا هم ۵۰۰ فیل بدو پیشکش کرد.

سلوکوس یکم سرزمین زیر فرمان خود را به ۷۲ بخش نمود و گرداندن هر بخش را به یک ساتراپ سپرد. هر ساتراپ در سرزمین خود به گونهٔ خودمختار فرمان می‌راند.

 

اشکانیان

شاهنشاهی اشکانی یا اشکانیان (۲۴۷ پ.م. ۲۲۴ م) که با نام امپراتوری پارت‌ها نیز شناخته می‌شود، یکی از قدرت‌های سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایران‌زمین بود که ۴۷۱ سال بر قسمت اعظم غرب آسیا حکومت کرد.مؤسس و بنیانگذار این دودمان، اشک نامیده شد.این امپراتوری در قرن ۳ پیش از میلاد توسط اشک رهبر قبیله پرنی پس از فتح ساتراپ پارت در شمال شرقی ایران تأسیس گردید.وی سپس علیه سلوکیان قیام کرد. مهرداد یکم (۱۷۱–۱۳۸ پ. م) با تصرف مناطق ماد و میان‌رودان، قلمرو اشکانی را تا حد زیادی گسترش داد. پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. به دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گستره حکومت اشکانی و قرار گرفتن در مسیر بازرگانی بین امپراتوری روم و حوزه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت تبدیل شد.

اصلیت اشکانی‌ها از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای محدوده شرق دریای خزر بودند، آنان از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان بزرگ فعلی بود، برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده‌است که به زبان پارتی، پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر، آمل می‌زیستند، در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده، در ناحیه خراسان مسکن گزیدند. آمل در آن زمان پایتخت اقلیمی اشکانی بود.

در عهد اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. حاصل عمده فرمانروایی اشکانی، رهایی کشور ایران از سلطهٔ همه جانبهٔ یونانی که هدف نابودی ایران گرائی را در سر می‌پروراند و حفظ تمدن ایران از تهاجمات ویرانگر طوایف مرزهای شرقی و نیز، حفظ تمامیت ایران در مقابل تجاوز خزنده روم به جانب شرق بود. در هر سه مورد، مساعی آنان اهمیت قابل ملاحظه‌ای برای تاریخ ایران داشت. جنگ‌های فرساینده با روم عامل عمده‌ای در ایجاد ناخرسندی‌هایی شد که بین طبقات جامعه حاصل می‌شد.

نظام ملوک‌الطوایفی (استان‌مداری) که اسباب فقدان تمرکز در قدرت بود، اختلافات خانوادگی که همین عدم تمرکز آن را مخاطره آمیزتر می‌کرد و نفرت و مخالفت موبدان زرتشتی که سیاست تسامح و اغماض دینی (یا به عبارت صحیح تر نفرت و مخالفت مغان با سیاست آزادی دینی اشکانی که متضاد با انحصارطلبی ایشان بود) اشکانی را به نظر مخالفت می‌نگریستند، از عوامل انحطاط دولت اشکانی شد.

حکومت اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگ‌های خارجی در مدت حدود پنج قرن در شرق و غرب به تدریج ضعیف شدند و سرانجام به دست اردشیر مغ اردشیر اول ساسانی منقرض گردید.

اشکانی‌ها به یاری و پشتیبانی بزرگانی که مانند خود آن‌ها از تیرهٔ ایرانی شمالی داهه بودند، با سربازگیری و لشکرکشی، نخست بر بخش پارت چیره شدند و پس از آن به گشودن سراسر ایران پرداختند و دولت ایرانی تازه‌ای به وجود آوردند و باز هم آداب و آیین هخامنشی و ایرانی را رواج دادند. قدرت نخست از غرب و جنوب‌غربی به سوی شمال کشور، جابجا شد و مردم آن‌جا (شمال‌شرق) صفات ایرانی را پاک‌تر نگه داشته بودند. بنابر این دولت اشکانی با وجود رنگ یونانی اندکی که داشت، از دیدگاه ایرانی بودن حتی پاک‌تر از دولت هخامنشی بود.آنچنان که از زنجیره رویدادها و حرکت اشکانی (به ویژه مهرداد یکم) برمی آید، سیاست آنان زنده نمودن شکوه گذشته شاهنشاهی هخامنشی بوده‌است.

در سال ۲۴۷ پیش از میلاد سلسله اشکانیان (پارتیان) توسط ارشک یکم بنیان نهاده می‌شود؛ و بر اساس تحقیقات ارگ بم نیز در همان زمان ساخته شده است.

سه مجلس تصمیم گیری

شاهنشاه اشکانی همواره با دو مجلس که یکی شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان یا سنا بود مشورت می کرد . ظاهراً مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو مجلس در مواقع ضروری تشکیل می شد که آن را مهستان می نامیدند . مجلس مهستان همیشه پسر شاه را به جای او برمی گزید و گاهی برادر شاه یا عموی او را به سلطنت بر می داشت .

ساسانیان

شاهنشاهی ساسانی و یا ساسانیان (که ساکنینش به آن ایران‌شهر می‌گفتند) آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از ظهور اسلام است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند؛ این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بابکان با شکست اردوان پنجم، آخرین شاهنشاه اشکانی بنا کرد و ایران را مجدداً پس از سقوط هخامنشیان برای نخستین بار یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی درآورد. شاهنشاهان ساسانی که ریشه‌شان از استان پارس بود، بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته و در کنار امپراتوری روم-بیزانس، در طی دوره‌ای بالغ بر ۴۰۰ سال، ابرقدرت دنیای باستان محسوب می‌شدند. پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. بر طبق افسانه‌ای، پرچم ایران در این دوره، درفش کاویانی بود.

دورهٔ ساسانی یکی از مهمترین، حساس‌ترین و تأثیرگذارترین دوره‌های تاریخ ایران شناخته می‌شود. شاهنشاهی ساسانی، آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از حمله اعراب به ایران و اسلام‌آوردن ایرانیان است. در دورهٔ ساسانی، تمدن ایرانی از بسیاری جهات به نهایت شکوفایی و رونق خود رسید. ایران در دورهٔ ساسانیان، تأثیر زیادی بر فرهنگ روم گذاشت. تأثیر ساسانیان تنها محدود به مرزهای ایران نبود، تأثیر آنها به هند، چین، اروپای غربی و آفریقا هم می‌رسد. ساسانیان نقشی برجسته در شکل‌گیری هنر اروپایی و آسیایی در دوره‌های میانه داشتند. بخش عمدهٔ چیزی که امروزه به نام تمدن اسلامی در هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینه‌ها شناخته می‌شود، از ساسانیان به جهان اسلام منتقل شد.

جامعهٔ ساسانی به گونهٔ طبقاتی اداره می‌شد. جامعه به چهار طبقه موبدان، جنگاوران، دبیران و پیشه‌وران تقسیم می‌شد. دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومت ساسانی محسوب می‌شدند. دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته‌شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران تحت سلطهٔ اعراب مسلمان درآمد.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 866
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

این وبلاگ به دلیل اینکه مردم ایران از سرگذشت ایران باخبر شوند درست شده است.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود